قرار شد با زاگرس بریم و بیام و در هتل درویشی اقامت کنیم. هواپیمایی زاگرس،خیلی هم اتفاق خوبی نیست اما خوب برای کمی هیجان واقعی بد نبود.
واقعا بدون حتی 1 دقیقه تاخیر ! راس ساعت از مهرآباد بلند شدیم. پرواز با AirBus320 بود که از هواپیماهای خوب ناوگان حمل و نقل هوایی ایران به شمار میاد و نوید دهنده یک پرواز با صلابت و آرام بود.
حدود 15 دقیقه زودتر از موعد به فرودگاه هاشمی نژاد مشهد رسیدیم، پذیرایی چنگی به دل نمیزد و نون و پنیر و مربا خیلی غذای شیکی برای هواپیمایی به شمار نمیاد! همانقدر که تیکآف خوبی داشتیم ، لندینگ خوب و آرامی هم داشتیم و باری دیگر جت فرانسوی نشان داد برعکس ماشین های فرانسه بسیار قابل اعتماد است.
بعد از گرفتن بار، به سمت غرقه هتل درویشی رفتیم و با خوش آمدگویی گرم آنها روبرو شدیم... چمدان ما را گرفتند و تا ماشین رفتیم !!! (( در سفر کیش هم هتل 5 ستاره پارمیدا میزبان ما بود اما تو یه مینی بود که 30 نفر از 20 تا هتل مسافر داشت، بردنمون)
خودروی حمل و نقل یک بنز ون بود. به هتل رسیدیم، با دادن مدارک و تشریفات همیشگی وارد شدیم...
هتل درویشی
هتل فوق العاده زیبای درویشی در خیابان امام رضا مشهد واقع شده ! به حساب برنامه گوشی سامسونگ حدود 1 کیلومتر تا حرم فاصله هست اما در این مدت شما گنبد طلا رو میبینید و اصلا راه به نظر نمیاد.
رفتار همه کارکنان هتل فوق العاده با ادب با شعور و با احترام بود و من نه در پارمیدا کیش این تجربه رو داشتم و نه در هتل "هالمارک" دوبی !
اتاق فوق العاده تمیز و مرتب و شیک بود به عنوان یه برنامه نویس عاشق سیستم تلویزیون هتل شدم که برنامه جالبی روش بود و بیشتر شبیه به یک کامپیوتر شده بود تا تلویزیون. اطلاعات بخش های مختلف هتل ، هزینه ای که تا آن لحظه در هتل شارژ کردید، چندین فیلم سینمایی با عنوان بندی های مختلف و ....
صبحانه هتل درویشی
صبحانه در تالاری به نام "تالار آییینه" در طبقه 17 سرو میشد. هر چیزی که به فکرتان برسد برای صبحانه فراهم بود، 8-9 مدل آبمیوه صنعتی و شربت ، 4 مدل آبمیوه طبیعی (هر روز فرق داشت) ، شیر داغ ، چای ، قهوه ... انواع غذاهای پختنی مانند پیتزا، انواع خوراک ها (ماننده قارچ و...) انواع پنیر و کره (محلی و غیرمحلی و با گردو و کم چرب و پرچرب و ... ) انواع مربا انواع شیرینی ها ( که البته نقطه ضعفشون همین یکی بود، شیرینی ها کیفیت خوبی نداشتند و البته شاید ما تهرانی ها کمی زیادی انتظار داریم به خاطر شیرینی فروشی های خوبی که در تهران هست)
یه جایی رو داشتن به نام "املت بار" میرفتی و به آقاهه سفارش یه املت سفارشی میدادی ، طرف هم برات همونجا روی اجاق درست میکرد و بهت میداد.
قلیون تو مشهد کلا جمع شده ! چرا ؟! خدا عالمه ! آقایون حال نکردند که پهن باشه !!
اما در "لمکده" هتل درویشی ، به شرط اقامت بهتون قلیون عربی مذخرفی میدن که ادم 5000 تومان هم دلش نمیاد بده چه برسه به 50.000 تومان !!!
استخر و اسپا
استخر فوق العاده زیبا و شیک و کامل این هتل نمره اش از 20 فک کنم 100 باشه !!! از بس که خوب بود ! صبح خانم ها و عصر اقایون. با همه امکانات...
شاه سلامون علیک
حرم و زیارت ... ترجیح میدم از حرم چندتا عکس بذارم جای نوشتن ... حرمی که داره شهر میشه ...
ناهار پسران کریم
23000 تومان پول تاکسی رفت و برگشت شد، تا از حرم به شعبه اصلی "پسران کریم" بریم و برگردیم هتل درویشی... اونجا هم یه پرس گوشت سفارش دادیم چون دیر رسیده بودیم و ماهیچه تموم شده بود.
فردوسی
اسطوره من در شعر پارسی، حکیم ابولقاسم فردوسی است و بس !
از دیدن جایگاهش خوشحال شدم، بسیار در خور آن حضرت برایش در سال 53 بنایی به پا کردند کاش کمی هم به فضای اطراف آن برسند.
ناهار روز آخر رو رفتیم "مهستان"
شیشلیک شاندیز فوق العاده خوشمزه با انواع مخلفات ( سوپ و برنج دو نفره و دلستر و ماست و سالاد و زیتون و...)
و داستان برگشت به تهران با MD !
هواپیمای MD قرار بود مارو به تهران برگردونه و باز هم بموقع و بدون تاخیر(شکر).
برخی تیترها در مورد بوئینگ MD
- خطر بوئینگهای ام.دی جدی است، آنها از توپولوفها هم ترسناکترند
- MDبا مشکلی مشابه ایران 140 رو به رو است
- رسانه ای شدن بخشنامه شرکت هواپیمایی زاگرس تاییدی بر مشکلات جدی هواپیمایMD
- " از چاله توپولف در آمديم و خود را در چاه { ام . دي } ها انداختيم ! "
خوب پس قبول کنید با دیدن موتورهای کوچک بال های عقب و بدنه باریک باید کمی نگران باشید !!!
"عمر دست خداست اما من هم به MD اعتماد ندارم " این جمله ای بود که با دیدن بدنه دراز و باریک هواپیما، گفتم !
شماره صندلی ما 15 بود و تقریبا در میانه هواپیما بودیم، کمی بیشتر از معمول طول کشید تا خلبان اجازه بلند شدن از صندلی ها و باز کردن کمربندها را بدهد. بعد از 1 ساعت در حوالی تهران شروع به دور-دور در آسمان کردیم !
شاید بیش از 8 بار در آسمان دشت های اطراف تهران گشت زدیم و 20 دقیقه ای مچل بودیم و کاپیتان (یا مهماندارها) هر 3 دقیقه اعلام میکردند اماده نشستن هستیم ! بلاخره بعد از 8-9 دور فر خوردن در آسمان چرخ های هواپیما باز شد !!! ظاهرا مشکل از چرخ ها بود! چون بعد از باز شدن چرخ ها بلافاصله به آسمان شهری تهران رفتیم و در باند مهرآباد فرود آمدیم اما مشکل همینجا تمام نشد ! هواپیما با ترمز وحشتناکی روی زمین سعی کرد متوقف شود و همین ترمزها مسافران را به سمت صندلی جلو پرتاب کرد!! در نهایت باسرعت بالایی یه پیج 180 درجه رو پیچیدیم !!!! و بعد متوقف شدیم تا هواپیمای روبرو بیاد و بره به سمت پارکینگ !!! و پشتش ما رفتیم !!!
باز هم داستان تمام نشده!!!
آقای خلبان اعلام کردند به مهرآباد آمدیم و... صدای خلبان پر از ترس و وحشت و بغض و نگرانی بود.
برای اولین بار دیدم مهماندارها تا حد دعوا با مسافرا پیش رفتند و دستور دادن(خواهش نه) که همه بشینن رو صندلی هاشون!!!
باز داستان تمام نشده !!!
راهنماهایی که روی باند (در قسمت پارک) هستند برای خلبان دست میزدند و با حالت تشکر دوکف دست خود را به هم میزدند و روبروی صورت قرار میدادند ( چیزی شبیه احترام ژاپنی ها)
و بلاخره از این MD پیاده شدیم !!! و سفر زیارتی ما تمام شد ...