تهران - فردوس شرق - ساختمان پارسا - واحد 14
09124989918 - 02144248200

آبنبات چوبی ، دخترهای لیسی !

جمعه ۱۹ شهریور ۱۳۹۵
بازدید : 2893 نفر

من چیزی در مورد فیلم ها (قبل از تماشا) نمیخونم که دچار پیش داووری نشوم و با هدف دیدن چیز خاصی به سینما نروم، اما کلمه "آب نبات چوبی" علاوه بر اینکه من رو کمی میبرد تو حالا و هوای اندروید و نام گذاری های آن ، منتظر یه فیلم لطیف و با مزه هم بودم !!! چیزی که دیدم نه لطیف بود نه بامزه !!


بعد از فیلم فکر کردم چیزی که دلیل این نام گذاری شده ، دخترهایی هستند که یک لیس از خود را به راحتی در اختیار دیگران قرار میدهند. دختری که با شوهر دختر خاله اش ( که ظاهرا مثل خواهر اوست ) رو هم میریزد و در نهایت باردار هم میشود همان آب نبات چوبی هایی هستند که تو خیابان ها هم زیاد به چشم میخورند. آب نبات چوبی ها معمولا ارزش حتی تا آخر خوردن را هم ندارند !!! بعد مطلبی خوندم از زبان کارگردان که فرموده بودند : مثل آب نبات چوبی شکننده وناپایدار، هیچ جا امن تر از خانه نیست  !! تبریک میگم به آقای کارگردان ، انقلابی در علم فیزیک به پا کردید !!!!!
درگیری من با نام فیلم آنقدر بود که تا اواسط فیلم فقط به این فکر میکردم که فیلمی با این نام چرا اینقدر سردرگم است !
واقعا چه نیازی به روایت غیر خطی داستان بود ؟! ظاهرا بیماری جدیدی میان اهل سینما شیوع پیدا کرده که هرفیلمی میبینی نیم ساعت باید فکر کنی آیا داستان به صورت خطی پیش میرود یا رفت و آمد زمانی دارد !!!


بازیگران

رضا عطاران در نقش خودش خوب بود اما من دوست ندارم عطاران را خائن، فاسد مالی ( نظر شخصیه منه کسی که دلاله ماشین فاصله کمی تا دزدهای رسمی داره ) یا قاتل ببینم ...
رضا عطاران برای من همان عطاران دوست داشتنی خیلی از فیلم هاست که معمولا کمی هم گیج میزند،  نه یک قاتل !!! از همه این ها مهم تر عطاران چیزی نداره که به عنوان آدم اغوا کننده رو بشه بهش چسباند!!! حتی این شخصیت معرفی شده در فیلم به نظر نمیرسه توانایی شروع این مکالمه عاشقانه رو داشته باشه ، چه برسه به اینجایی که هستیم ...  شاید "حسین یاری" میتواند همان کامله مرد اغوا کننده باشد !!! درست است که مارال مشکلات مالی هم داشته و فرهاد گره گشایی کرده اما باز هم دلیل نمیشود عطاران انتخاب خوبی برای این نقش بوده باشد

سحر قریشی...ای وای !!! این چی بود !!!!؟؟ مصنوعی، مزخرف !!! این رفتارهای عجیب و غریب مثل علف کشیدنش رو توجیه میکرد ؟! البته اصلا موضوع به خود سحر قریشی برنمیگرده، طبیعتا بازیگر کاری را میکند که کارگردان میخواهد امــــــــــا این کاراکتر چی بود در کل ؟! یه کاراکتر تکراری که شوهر مادرش بهش چشم داره و از خونه فرار کرده ...
من اگه در زندگی واقعی هم این آدم رو میدیدم بهش میگفتم : تو چرا اینطوری هستی ؟! من آخرم نفهمیدم چرا مادرش سر قبرش نشسته بود!!! تو کجای ماجرا کشته شد ؟! اینکه چک رو از فرهاد گرفت و بعد هم داداش مارال و پلیس و ... جایی برای به قتل رسوندنش نبود !!! مـــــــــــــــــگر اینکه خیلی ریز کارگردان به پارتی داشتن های فرهاد اشاره کرده باشه که اومده بیرون و اون کسی که لو دادتش رو کشته !!! یارو باید اعدام میشد !! حالا اینکه آیا میتونه از دست قانون فرار کنه یا نه رو نمیدونم!!

بقیه بازی ها هم اندازه ای نیست که اصلا بشه در موردشون حرفی زد !!! مارال که کلا فقط عدم تعادلش رو دیدیم و چیز خاص دیگری از او نمیدانیم، البته حامله بود طفلی معلومه حالش خوب نبوده  !!! اصلا ولش کنید ، صحبت کردن در موردش بی دلیل است.
برادر مارال هم ورژن 95 از لات و لوت بازی های دهه چهل را به نمایش میگذارد !!! که اوجش در صحنه ای که ظاهرا آقای "کی مرام" هنرمندی کردنده اند سیگاری روشن کردند و پوکی زدند به نمایش در میآید... فیلم فارسی سال 95 همین میشود...

 

کارگردان

آقای کارگردان که قبلا هم "زندگی خصوصی" را کار کرده است ظاهرا فکر میکند سیستم، "بکن، در رو !!" تبدیل شده به "بکن، بکش!!"
من در این دو فیلم ایشان که 50% کارهایشان را تشکیل میدهد دقیقا همین فضا را دیده ام !!

در زندگی خصوصی ، کاراکتری که اصلانی بازی میکرد با کاراکتر هانیه توسلی رابطه برقرار میکند و خوب از اونجایی که این اتفاقات در دهه 40 رخ میدهد (ظاهرا) بعد از دوشب خانم باردار میشود و در نهایت توسط مرد هوس باز فیلم ما کشته میشود !!! عجب !!!
در آب نبات آقای فرحبخش ، فرهاد ظاهرا عاشق میشود که البته عاشقی او را نمیبینیم و خوب منطقی هم هست ، سپردن نقش یک مرد اغوا کننده به رضا عطاران ، جوک است !!!! برای همین کارگزدان این جوک را تعریف نمیکند و فیلم را از جایی نشان میدهد که قرار شده تا خانم باردار فیلم کشته شود !!!

شخصا فکر میکنم هر کارگردانی ، آنچه را دغدغه خود میداند را به تصویر میکشد پـــــــــــــــــــــــس من جای دخترهای و خانم های در و بر آقای فرحبخش بودم بیشتر مراقب خودم میبودم !


درپایان باید بگم که من منتقد حرفه ای سینما نیستم این سایت هم سایت خبری و سینمایی نیست پس آنچه میبینم و حس میکنم را مینوسم ...


دیشب برای دیدن فیلم آبنبات چوبی به مجموعه کوروش رفتیم ...

توئیت های من ...

جمعه 25 خرداد 1397 : آقا دانیال هم به دنیا اومد .... عکس هاشو میذارم :D
جمعه 03 فروردین 1397 : سال 96 هم تموم شد ! انشالله سال 97 بهتر باشه !
چهارشنبه 04 بهمن 1396 : یه کار پیدا کردم . تو مهدکودک :)) روحیه مثبت هم میگیره آدم
سه شنبه 26 دی 1396 : از کلمه رئیس متنفرم، رئیس‌ها فقط نق میزنند! برای ضعف‌های خود دیگران را میکوبند، چون رئیس هستند... رهبر باید بود.
دوشنبه 04 دی 1396 : نفس نفس ... چه درد آور که اثار پیری در صدای آقای صدای ایران موج میزنه :( نکن امروز را فردا ، دلم افتاده زیرپا ...

آخرین پروژه ها

طراحی وب

از 16 سالگی در سال 82 طراحی وب را در خانه تئاتر ایران آغاز کردم. امروز با بیش از یک دهه تجربه کاری آماده ارائه انواع خدمات طراحی وب هستم

توسعه دهنده وب

برنامه نویسی را با زبان #C در سال 1385 آغاز کردم. بیش از یک دهه است که تجربیات فراوانی در زمینه برنامه نویسی تحت وب به دست آوردم. .

فروش هاست

هرگز از جایی هاست نخریدم. در همان سال 82 با یک نمایندگی فروش شروع کردم و بعدها آن را تبدیل به سرور کردم و امروز بیش از 5 سرور در اختیار دارم.

تجربیات آرمان امیراحمدی

  • خانه تئاتر ایران
    توسعه دهنده وب 1382-1385
    دوران طلایی کارهای فرهنگی و فن آوری اطلاعات من به اوایل دهه 80 برمیگردد. جایی که در کنار بزرگان تئاتر ایران یعنی آقایان ایرج راد ، عزت الله انتظامی و کیومرث مردای در بخش روابط عمومی خانه تئاتر فعال بودم و سایت خانه تئاتر را مدیریت میکرد.
  • فن آوری اطلاعات نگاه
    مدیر فنی و پشتیبان سرور 1386-1388
    بعد از خانه تئاتر یک سال سرگرم کنکور و دانشگاه شدم. سپس به شرکت فن آوری اطلاعات نگاه پیوستم و به عنوان پشتیبان سرور و مدیر فنی فعالیت خود را آغاز کردم.
  • فن آوری اطلاعات آریا
    مدیر بخش برنامه نویسی 1388 تا امروز
    بعد از دو سال فعالیت به شرکت دیگری پیوستم که وظیفه برنامه نویسی سایت ها را عهده دار شدم. ساخت برنامه مدیریت محتوا CMS اختصاصی در این شرکت تنها وظیفه ی من بود. بعد از مدتی به توسعه آن برنامه مدیریت محتوا پرداختیم.
  • پژوهشگاه نیرو
    مدیر بخش برنامه نویسی 1389-1391
    طراحی ، پیاده سازی و توسعه وب سایت پژوهشگاه نیرو زیر نظر مهندس پژمان فخیمی، مدیر فن آوری اطلاعات وقت پژوهشگاه
  • دیدپویا
    مدیر بخش برنامه نویسی 1394 تا امروز ...
    در سال 1394 با شرکت دیگری آشنا شدم که در بخش برنامه نویسی وب بسیار ضعیف بود و قصد ارائه خدمات در این عرصه را داشت. همکاری با این شرکت همچنان ادامه دارد.
  • مهندسین ستایش
    مدیر گروه مندسین ستایش 1393 تا امروز ...
    در سال 1393 مجموعه مهندسین ستایش را پایه نهادم تا خودم به صورت مستقیم به ارائه برنامه نویسی وب بپردازم.